بسم الله الرحمن الرحیم
سـیـد عـلى قـاضـى در حـال طـى کردن دوران کودکى است ، اما زمان به سرعت مى گذرد و هنگام آموختن فرا مى رسد. کودکى را به مکتب خانه مى سپارند تا قرآن بیاموزد و نخستین گامهاى کسب دانش را بردارد. تیزهوشى سید على چنان است که در این راه گوى سبقت را از همسالان خود مى رباید و تعجب همگان را برمى انگیزد. پدر نیز هم زمان با آموزش در مکتب خـانـه ، او را بـا تـکـالیـف الهـى آشـنا مى کند و روح مستعد او را آماده فراگیرى تعالیم اخـلاقـى مـى سـازد و بـدین سان ، این نونهال بوستان طباطبایى از کودکى مى آموزد که حـرکـت در مـسـیـر کـمـال ، جـز بـا دو بـال دانـش و تقوى میسر نمى باشد و او نیز با همین سرمایه به سیر و بالندگى ادامه مى دهد.
مـرحـوم سید على قاضى پس از گذراندن مراحل اولیه در مکتب خانه ، به درسهاى حوزوى روى مـى آورد و در حـوزه عـلمـیـه تـبـریـز بـه خـوشـه چـیـنى مى پردازد و در محضر پدر بـزرگـوارش آقـا سـیـد حسین قاضى طباطبایى گامهاى نخست را برمى دارد. پس از آن در مـجـلس درس مـرحـوم مـیـرزا مـوسـى تـبـریـزى ، صـاحـب کـتـاب اوثـق الوسـائل کـه یـکـى از مـعـروف تـریـن حـواشـى کـتـاب رسائل شیخ انصارى (ره ) مى باشد و مرحوم میرزا محمد على قراجه داغى حاضر مى شود؛ امـا فـراگـیـرى ایـن علوم ، دریاى متلاطم روح او را آرام نمى کند و این جوان مستعد، دوباره بـه پدر روى مى آورد تا عرفان نظرى و عملى را از او فرا گیرد. این کام تشنه با این جـرعـه هـاى آب نیز سیراب نمى شود و سرانجام براى مهاجرت به نجف اشرف از محضر پـدر کـسـب اجـازه مـى کـند. پدر نیز خشنود از اینکه نونهالش را در ادامه راه استوارتر از پیش مى بیند، او را به همراه گروهى از اهالى تبریز که براى زیارت عتبات عالیات و پـرداخـت وجوه شرعى و پرسشهاى دینى راهى عراق بودند روانه مى کند. با این هجرت ، سید على قاضى طباطبایى پاى در مسیرى مى نهد که نقطه عطف بزرگى در زندگانى او محسوب مى شود.
منبع: دریای عرفان